جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۱ اسفند ۱۱, جمعه

سفرنامه سون هدین 1284


سفرنامه سون هدین 1284
چوپانان 10 خانه دارد وجمعیتش 50 نفر است
بصورتی که ماالان ده را میبینیم ودر همین محل ،این ده دوسال عمر دارد(در سال1282 ساخته شده) بطوریکه به من گفته اند چوپانان قدیم نیم فرسنگ جنوبی تر از محل فعلی قرار داشت.اظهار نظری که با نقشه روی ایران مطابقت دارد.چوپانان 500گوسفند و300 شتر دارد.گوسفندها در کوههای پشت انارک می چرند.ظل السلطان برادر شاه(ناصرالدین شاه)یک منشی دارد که صاحب این ده است وسالی 200 تومان از این ده در امد دارد.در حقیقت ساکنین ده بردگان او هستند وکارمی کنند تا از زمین خشک محصول بردارند واز این محصول منشی باشی که لابد ادمی است تنبل وعیاش، با زرق وبرق زندگی میکند وخری هم دارد واز دیگر لذایذ زندگی برخوردار است.
خانه ها یا بهتر بگویم کلبه های گلی همانطور که اشاره شد همه چسبیده به هم ساخته شده اند واز دور به یک کاروانسرا می مانند.این نوع ساختمان نتیجه اب وهوای این منطقه است وبی شک عملی ترین ساختمان هم هست که انسان در چنین محلی می تواند انتظارش را داشته باشد.اگر هر کلبه برای خودش مجزا ساخته شده بود بیشتراز حالا گرفتار باد وبادهای شنی میشد وسرمای زمستان یخ می زد.اما چون خانه ها به صورت یک مجتمع ساخته شده اند ساکنین ده بهتر می توانند با باد وهوا کنار بیایند وبهتر می توانند از خود در مقابل باد وهوا محافظت کنند.داخل کلبه خیلی ساده،فقیرانه وکثیف است.اینها مثل بیشترملتهای اسیایی با نظافت کمتر سروکار دارند.اب چوپانان به وسیله یک قنات تامین می شود وتپه های خاکی راه زیر زمینی اب را نشان میدهد.
اب از قنات-استخری هدایت میشود که کمی نی در ان روئیده است.اب از استخر با جویهای رو بازی به مزارع تقسیم میشود.شب وقتی سروصدا وپرحرفی در اتراق خوابید،صدای اب  را که از پله های کوچک وموانع جویبار می گذشت میشنیدم. صدایی غیر عادی ودوست داشتنی در این سرزمین خشک .در اینجا گندم،جو،،پیاز،سبزی،چغندر ،میوه وپنبه و...می کارند.انقدر که به انارک صادر میشود.درست وقتی که ماوارد ده شدیم چند شتر با بار پنبه اماده حرکت به طرف انارک بود،در نتیجه ما هم توانستیم ذخیره پنبه دانه خود را که در اینجا(پنبه توک)نامیده می شود تجدید بکنیم.در حوالی منطقه ای که طاق وگز می روید کوره هایی برای درست کردن زغال ساخته شده است.قیمت یک بار زغال یک تومان است.
مردها کفشهایی به تن دارند که تا زانو میرسد،این کفشها را از پارچه ای نخی،خشن وابی رنگ میدوزند.انها کمربند سفید کثیفی به دور کمر میبندند وشلواری گشاد به تن دارند جورابهایشان خشن ورنگارنگ است وبر سر کلاهی دارند، از پوست سیاه بره.البته این موقعی است که استطاعت داشتن این کلاه را دارند،وگر نه کلاه نمدی سفیدی بر سر میگذارند.ضمنا از کارهای روزانه انها اطلاعات کمی به دست می اورم.زنها با چرخ ریس میریسند،نان را در تنوری از گل رس که در میانش اتش افروخته میشود می پزند،لباسها را وصله میزنند.برای بچه های کوچکشان لالایی میخوانند وبا بچه های بزرگتر بازی میکنند.در اینجا همه روزها مثل یکدیگرند ومردم زندگی یکنواخت وخسته کننده ای دارند اما انها زندگی را بهتر نمیشناسند.از این رو کمبودی هم احساس نمی کنند وشاهد رشد پسرهای خود هستند که شتربان وکشاورز ومبارزین زندگی در حاشیه کویر میشوند.در بیابان وصحرای اطراف چوپانان غزال بسیار زیادی یافت میشود سه نمونه شکار شده که ما خریدیم کباب بسیار خوبی برای دو روز سفر فراهم کرد.در اینجا از گور خر خبری نیست.در کوهایی که کبک بیشتر یافت میشود،گرگ هم دیده میشود.در ضمن یک شب را در چوپانان گذراندم.
 سفرنامه سون هدین 1284

هیچ نظری موجود نیست: