جستجوی این وبلاگ

چوپونون 3


This XML file does not appear to have any style information associated with it. The document tree is shown below. چوپونون http://chopponoon.mihanblog.com 2013-03-11T17:12:50+01:00 text/html 2013-03-11T05:38:07+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح خیاطی زهرا http://chopponoon.mihanblog.com/post/1804
اینم یه کلیپ از خوندن حسن آقا کلانتری (عاشق)   
تابستون 91 - پشت کوه دشت

[http://www.aparat.com/v/YkrJv]
text/html 2013-03-11T04:23:23+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح تغییر زمان شب شعر 92 http://chopponoon.mihanblog.com/post/1803 بخاطر تداخل بین محفل شعر 92 و جشنواره غذاهای سنتی 92 مقرر شد که محفل شعر یک روز زودتر برگزار بشه

محفل شب شعر

جمعه 2 فروردین 92

ساعت 15:00 الی 19:00
text/html 2013-03-11T01:50:27+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح شوخی http://chopponoon.mihanblog.com/post/1757 اون شب تا دم صب با بچها ورق و قلیون... صب آمار اورژانسا به اتاق فرمان دادم و حدود 8:15 کله گذاشتم باز...
نزدیک ساعت 11 بود که موبایل وادار نداشت. هی زنگ زنگ زنگ... 8 بار زنگید و هربار یساعت بوق...  اول که محل نذاشتم. ولی دیدم خیلی سمجه گوشیا برداشتم...


بقیه در ادامۀ مطلب
text/html 2013-03-10T17:00:09+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح خسارتای خونه های چوپونون http://chopponoon.mihanblog.com/post/1800 دیروز یه تابی تو آبادی هم خوردم و یه نگاهی به خسارتای سیل کردم. فک کنم خرابیای خونه ها خیلی بیشتر از اونی باشه که گفتم. بویژه خونه های قدیمی! دیرو متوجه شدم دوتا اتاقای خونه بالایی حاج عباس (فک کنم خونه مرحوم علی پرکاس باشه) با راه بون و سرویساش رخته بود پایین و خیلی خسارت دیده. دوتا اتاقای مغازه  حاج مصطفی هم جدید بود. مهد کودکم دوسه جاش تمبیده و خدا رحم کرده رو بچهووا نرخته. خسارتای جزئی در حد خونه حاج عباسم خیلی زیاده. خونه مهدی عسگری، باربند ماشالله بوستانی و کبلاممد رفیع. خونه داود بیشترین خسارتا دیده که امروز داشتن درستش مکردن. خونه مرحوم عزیز سپهری و مطب دکترم بود. باربند شعیبم خیلی آسیب دیده. هنو مرغاش زیر آوار بودن. خلاصه اونایی که نتنبیده حسابی خیس خورده و ممکنه با این بارونی که الان داره میاد اونا هم بتمبه.
بازم پیشنهادم اینه یه سری به خونه هاتون بزنت
text/html 2013-03-10T14:18:58+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح بارون میاد باز ؛ شدیــــــــــــــــــد http://chopponoon.mihanblog.com/post/1799
چند دقیقه ای مشه که بارون شروع شده (از 21:10) و بنظرم شدتش از بارون قبلی بیشتره. اگه این بارون تا صب بیاد فک نکنم چوپونونی برامون جا بذاره

بنظرم یکیا بفرستت سری به خونه هاتون بزنه تا عیدیه بیدربلا نباشت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
21:30 فعلا که بس کرده. خیلی نگران نشت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
23:00 چقد خوشه زیر بارون...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوشنبه 11:20 :از 10 صبح بکوب داره میاد
text/html 2013-03-10T13:47:29+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح سیل پنجشنبه - جاده حاج عباس http://chopponoon.mihanblog.com/post/1797
  

   
   
text/html 2013-03-10T09:18:27+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح استفادۀ اختصاصی - خودزنی http://chopponoon.mihanblog.com/post/1795
استفادۀ اختصاصی از اموال دولتی
اینم یه شوخی که دوستان با ما کردند... به زعم بعضی دوستان "خودزنی"...
[http://www.aparat.com/v/9gatf]
text/html 2013-03-10T07:42:33+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح یه شعر بجا http://chopponoon.mihanblog.com/post/1796
محمـــــــود که عــــکـــــس میگرفتــــــــــــی همه عمــــــــــــــــر...  
دیدی که چگونه عـــــــــکــــــــــس، محمـــــــــــــــــود گرفت؟؟؟!!!!!!



کلی با این بیت شعر حال کردم... خاسم شما هم بی نصیب نمونت...
text/html 2013-03-10T05:26:20+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح جوبه http://chopponoon.mihanblog.com/post/1794
تو یماهۀ اخیر تو سه نوبت از جوبه عکس گرفتم...

دوتا اولیش حدود یه ماه پیش بود



دومیش صبح پنجشنبه بعد از 24 ساعت بارندگی بود. قنات کور شده بود و آب راه میومد فقط و بیشتر از آب راه آبی بود که تو خیابون اصلی راه افتاده بود و تو جوب میریخت


سومین عکسا هم دوروز بعد از کور شدن قنات گرفتم. یعنی شنبه صبح. کامل خشک بود.

text/html 2013-03-10T01:37:01+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح طبیعت شما چیه؟ http://chopponoon.mihanblog.com/post/1781
روزی مردی، عقربی را دید که درون آب دست و پا میزند،  
او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد، اما عقرب انگشت اورا نیش زد.
مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد،
اما عقرب بار دیگر او را نیش زد. رهگذری او را دید و پرسید:
برای چه عقربی را که نیش میزند نجات میدهی؟
مرد پاسخ داد: این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من این است که عشق بورزم.

تقدیم به کسانی که نیش عقربها از دوستان خود خوردند و حرف نزدند
و دوباره عشق ورزیدن...

هیچ نظری موجود نیست: