جستجوی این وبلاگ

خروجی چوپونون 1



This XML file does not appear to have any style information associated with it. The document tree is shown below. http://chopponoon.mihanblog.com 2013-02-14T20:10:58+01:00 text/html 2013-02-14T04:07:25+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح http://chopponoon.mihanblog.com/post/1696


این چنتا عکسا تو همین 15-10 روز گرفتم. فک کنم خالی از لطف نی دیدنش

ابرای زیبا





بازی فوتبال جوونا



یه پانوراما از کوه دشت. البته ارزش هنری نداره. ولی شاید دل یه نفرا لرزوند


text/html 2013-02-14T01:11:28+01:00 chopponoon.mihanblog.com چیتا http://chopponoon.mihanblog.com/post/1689
وخرگوش را میبینید؟ ما بش مگم خرگوش صحرایی - ازاین خرگوشووا تو بیابونای چوپونون زیادن و همه ما دیدمشون

text/html 2013-02-13T18:01:41+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح http://chopponoon.mihanblog.com/post/1677

حجکم مقبول و سعیکم مشکور
یه کاروان تقریباً 40 نفره چوپونونی که اون هفته راهی سفر حج شده بودن، در میان استقبال خونوادهاشون دیشب به ایران برگشتند. ایشالا که کسیا جا ننداخته باشم
علی کلانتری (حاج حسین) با مادر و خانمش - حسین کلانتری (شکرالله) با خانمش - قاسم کلانتری و خانمش - شکرالله کلانتری و خانمش - همسر و دختر مرحوم محمد میرگل - همسر مرحوم بمانعلی (آقممد) سعادت - حاج پرویز رستمی و خانمش - همسر مرحوم بمانعلی سعادت - محمد جلالپور (حسین ابراهیم علی) و خانمش - محمد جلالپور (گلنسا) و خانمش - حسن براتی (اردشیر) و خانمش - علی قاسمپور و خانمش - علینقی سعادت و خانمش - کبلا صدیقه مطلبی - سید ابراهیم موسوی با خانمش - حاج حسن حلوانی با خانمش - حاج حسین سعادت با خانم و پسر و دختر و دومادش - مجید کلانتری (محمود) - عباسعلی کلانتری (اساغضنفر)

زیارتا و طاعات و عبادات همگی مقبول درگاه احدیّت text/html 2013-02-13T16:30:09+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح http://chopponoon.mihanblog.com/post/1691

روز ولنتاین

تنها مدت کمی به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوریه باقی مانده که روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) یا همان ولنتاین ایرانی به فاصله ی چهار روز از هم قرار دارند یعنی ۲۵ بهمن ماه (ولنتاین) و ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان) !

چند سالی است که ۲۵ بهمن (۱۴ فوریه) روز ولنتاین و خرید گل و عروسک، شکلات و … در کشورمان باب شده است. اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولنتاین خوردنی یا پوشیدنی است، فقط می دانند که در روز ولنتاین باید برای کسانی که دوست دارند هدیه بخرند...




تاریخچه روز ولنتاین:

روز ولنتاین-تاریخچه کامل و دقیق ولنتاین در دست نیست و آنچه از پیشینه روز ولنتاین می‌‌دانیم با افسانه درآمیخته است. امروزه کلیسای کاتولیک به این نتیجه رسیده است که حداقل سه قدیس وجود داشته‌اند که همگی به شهادت رسیده اند، به همین دلیل چندین افسانه سعی در بازگوئی تاریخچه آئین ولنتاین دارند.

روز ولنتاین-در صده سوم میلادی که مطابق می‌شود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده‌است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته‌است از جمله اینکه مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن می‌کند. کلودیوس به قدری بی‌رحم وفرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشیشی به نام والنتاین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبردار می‌شود و دستور می‌دهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان می‌شود. با توجه به آنچه که در افسانه آمده کشیش ولنتاین برای او نامه‍ایی نوشته و آنها را با نوشتن «از طرف ولنتاین تو» (From Your Valentine) امضاء کرده است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای ولنتاین مشاهده می‌‌شود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق بر خلاف قانون کلودیوس دوم اعدام می‌شود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می‌دانند و از آن زمان ولنتاین تبدیل به نمادی برای عشق شده است.




هدیه روز ولنتاین :

در کشورهای اروپایی و امریکائی دادن شکلات به عنوان هدیه روز ولنتاین از شهرت خاصی برخوردار است. تزئین شکلات و پختن انواع ان نیز از آداب روز ولنتاین به شمار می‌رود. از نظر علمی هم ثابت شده‌است که خوردن شکلات دات یا همان سیاه میزان عشق را در انسان بالا می‌برد البته نه مصرف بی رویه ان.

تاریخچه سپندارمذگان:(ولنتاین ایرانی)

ولنتاین ایرانی :در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده‌است. در تقویم ایرانی دقیقا مصادف است با ۵ اسفند که در گاهشماری کنونی برابر است با ۲۹ بهمن، یعنی تنها 4 روز پس از روز ولنتاین. این روز سپندارمذگان یا «اسفندارمذگان» نام داشته‌است.

ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده‌ است که ایرانیان باستان این روز را روز بزرگداشت زن و زمین می‌دانسته اند. فلسفه بزرگداشت این روز به عنوان “روز عشق” به این صورت بوده است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند، هر یک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. بعنوان مثال روز اول “روز اورمزد”، روز دوم، روز بهمن معنی “سلامت، اندیشه” که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی “بهترین راستی و پاکی” که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی “شاهی و فرمانروایی آرمانی” که خاص خداوند است و روز پنجم “سپندار مذ” بوده است. سپندار مذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند.


سپندارمذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می‌دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌کردند. اخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده‌اند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمذگان بجای ولنتاین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود.

(ولنتاین ،روز عشق مبارک باد )

(روز ولنتاین ، روز عاشقان مبارک باد )

منبع: بیتوته

اصلاح موکنم. 14 فوریه = 26 بهمن
text/html 2013-02-13T15:41:07+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح http://chopponoon.mihanblog.com/post/1663

مثلث برمودای ایران کجاست؟
۱۳۹۱ جمعه ۱۳ بهمن
بازدید : 469
کد خبر : 28409
فرو رفتن در گل و لجن در ریگ جن شاید یكی از خطرناك ترین اتفاقاتی باشد كه ممكن است گریبانگیر مسافران، البته مسافران ناوارد شود و آنها را به كام مرگ بكشاند.
نسخه مناسب چاپ


پارسینه:ریگ جن منطقه‌ای کویری و دارای تپه‌های ماسه‌ای (تلماسه) در کویر مرکزی ایران است. این منطقه در جنوب سمنان، شرق دریاچه نمک، شمال چوپانان و انارک و غرب جندق قرار داشته و وسعتی در حدود 90،000 کیلومتر مربع دارد.
این منطقه به دلیل وسعت زیاد و نداشتن چشمه یا چاه آب در گذشته محل عبور کاروان‌ها نبوده و فقط در سال‌های اخیر چند گروه به آن منطقه رفته‌اند. ریگ جن گستره ای است از شنزارهای روان. تا چشم كار می كند نمك است و ماسه و در بعضی مناطق باتلاق؛ باتلاق هایی كه اگر شناختی از محل آنها نداشته باشید قطعا گرفتار میشوید. فرو رفتن در گل و لجن در ریگ جن شاید یكی از خطرناك ترین اتفاقاتی باشد كه ممكن است گریبانگیر مسافران، البته مسافران ناوارد شود و آنها را به كام مرگ بكشاند.
سالهای متمادی هیچ كس جرات آنكه به ریگ جن سفر كند و راز این كویر اسرارآمیز را كشف كند، نداشت، یا اگر حتی جراتش را هم داشت به دلیل ناآشنایی با منطقه در راه می ماند. از آن جمله می توان به سون هدین، نویسنده كتاب كویرهای ایران اشاره كرد كه سالهای زیادی از عمرش را در گوشه و كنار كویرهای ایران گذراند و كتاب كویرهای ایران را به رشته تحریر درآورد، اما با تمام تلاش هایش هیچ گاه موفق به دیدن ریگ جن یا بهتر بگویم فتح ریگ جن نشد.
سون هدین در سال 1900 ریگ جن را كشف كرد و بعد از آن هم آلفونز گابریل در سال 1930 از نزدیكی آن گذر كرد، اما عبور از آن همچنان برای كویرنوردان به صورت یك رویا باقی ماند تا اینكه بالاخره در سال 1997 طلسم ریگ جن توسط علی پارسا، كویرشناس مقیم آمریكا شكسته شد.
او به همراه آقای میرانزاده، رئیس پارك ملی كویر وقت با هواپیما بر فراز ریگ جن رفتند تا ثابت كنند كه هیچ چیز شگفتی در ریگ جن وجود ندارد.

اما علی پارسا برای اولین بار در نوامبر 1997 با ماشین وارد ریگ جن شد و بعد از آن بسیاری از كویرنوردان از ریگ جن گذشتند. البته با تجهیزات كامل؛ و نه گرفتار روح شدند و نه جن زده!
مهمترین مسئله اینكه اگر تا به حال كویر نوردی نكرده اید و به اصطلاح حرفه ای نیستید، برای اولین تجربه به هیچ عنوان ریگ جن را برنگزینید كه در این صورت رفتنتان با خودتان است و برگشتنتان با خدا، حتی اگر هم حرفه ای هستید حتما گروهی به این منطقه سفر كنید.
از آنجایی كه سفر به ریگ جن حركتی نوین و بسیار مشكل است و در نتیجه نقشه دقیقی از آن در دسترس نیست، برای سفر به ریگ جن حداقل باید به اندازه دو هفته آب ، بنزین، غذا و وسایل فنی ماشین را به همراه داشته باشید.
در ضمن بلد محلی را فراموش نكنید، محلی ها معمولا آدم های كار كشته ای هستند و علاوه بر تعیین مسیر، حتی در شرایط سخت، خیلی خوب می توانند راهنماییتان كنند. اگر از مسیر جندق به طرف ریگ جن می روید پس از طی مسیری پر پیچ وخم، وارد یك رودخانه خشك و عریض می شوید، بعد از عبور از رودخانه تا چشم كار می كند كوه ها و تپه های ماسه ای است.
بخشی از منطقه نسبتا مسطح تر است و تپه ها كوچكتر، بنابراین عبور از آن نسبتا آسان به نظر می رسد ولی با كمی پیشروی با كم شدن ارتفاع به اراضی باتلاقی می رسید كه اینجا تقریبا جنوب منطقه است. اصرار برای عبور از این اراضی باتلاقی بی فایده است. آخرین كوه هایی كه 2300 متر ارتفاع دارند به بخش شمالی ریگ جن می رسید از اینجا كوه دماوند را هم می توانید ببینید.
اما تمام این سختی ها و بالا و پایین ها یك طرف و آسمان پرستاره شب های ریگ جن هم یكطرف. خوابیدن روی شن های روان روی تپه ای بلند و چشم دوختن به آسمانی كه حتی یك نقطه سیاه ندارد و شهاب سنگ هایی كه هر از گاهی به زمین باز می دارند، تمام خستگی روزانه و در شن و باتلاق فرورفتن را از تن می زداید.
طبق گفته کاوشگران هیچ کس تا به حال نتوانسته از قلب این بیابان عبور کند. در ریگ جن حتی بی سیم های قوی کاوشگران هم از کار می افتد. *محلی های این منطقه ،چوپان ها و ساربان ها معتقدند که اگر کسی پایش به ریگ جن برسد، بلافاصله ناپدید می شود!! یکی از کاوشگران می گوید که حتی شترهای اهالی کویر هم وقتی به این منطقه می رسند می ایستند و به هیچ عنوان حرکت نمی کنند .
آیا واقعا این منطقه برمودای ایران است؟! *"آلفونز گابریل" اتریشی و یک کاوشگر سوئدی قصد داشته اند این منطقه را کشف کنند، اما هیچ کدام نتوانسته اند از این بخش از کویر عبور کنند و ناچار به به سمت یزد رفته و از آنجا عبور کرده اند. صداهای عجیب و غریب و ترس آوری ازاین بیابان برهوت شنیده می شود.
ریگ جن شگفت انگیزترین، اسرار آمیز ترین و ترسناک ترین منطقه ایران است با باتلاق های سهمگین که مرگ را برای هر موجود زنده ای به ارمغان می آورند. اتفاقات بی پاسخ و توجیه نشده بسیاری در این منطقه روی داده است و نمکزاراهای این منطقه محل دفن موجودات زنده بسیاری بوده است!
فراموش نکنید که سفر به «ریگ جن» بسیار خطرناک است.
منبع: خبرخونه - راهیانۀ محمد شیخ) text/html 2013-02-13T10:55:08+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح http://chopponoon.mihanblog.com/post/1695 معاون فرهنگ ترافیک پلیس راهور هرگونه بخشودگی جرایم رانندگی به مناسبت ۲۲ بهمن را تکذیب کرد.

سرهنگ محمد کریم خسروی در گفتگو با مهر اظهار داشت: اخیرا پیامک هایی در میان شهروندان رد و بدل می شود که اگر شماره وین (پشت کارت) خودرو خود را تا ساعت ۲۴ امشب به شماره ۳۰۰۰۵۱۵۱ پیامک کنید به مناسبت ۲۲ بهمن تخلفات رانندگی شما حذف و جریمه هایتان نیز بخشیده می شود را کذب دانست و گفت: چنین موضوعی وجود ندارد و هرگونه بخشودگی جرایم رانندگی باید در قالب قانون به پلیس ابلاغ شود.

وی ادامه داد: شهروندان با ارسال شماره پشت کارت خودرو به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۵۱۵۱ تنها می توانند از میزان تخلفات رانندگی خود مطلع شوند این در حالی است که به منظور سهولت در پرداخت جریمه و جلوگیری از افزایش سفرهای شهری اگر در پایان شماره‌های پشت کارت علامت ستاره گذاشته شود شناسه قبض و پرداخت نیز برای راننده ارسال می شود. text/html 2013-02-13T07:15:52+01:00 chopponoon.mihanblog.com هیچکس http://chopponoon.mihanblog.com/post/1693

واقعا عکس زیبائیست, بعضی از ما ها نیز در زمان کودکی این شیطنت ها را نیزانجام میدادیم


text/html 2013-02-13T06:58:48+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح http://chopponoon.mihanblog.com/post/1676 محمد مهدی هادی شعر پرمعنایی را پیرامون وضعیت اینروزهای کشور و اختلافات پیش آمده سروده که در زیر می خوانید .



باز هم مجادله ، باز هم بگو مگو
باز هم بگم؟ بگم؟ باز هم بگو! بگو!

جامعه پر التهاب ، کام ضد انقلاب
گشته مست از این شراب ، دم به دم سبو سبو

بحث های بی ثمر ، نطق های بی اثر
میرسد خبر خبر ، کوچه کوچه کو به کو

باز هم بزن بزن ، باز جنگ تن به تن
گشته مجمع الفتن ، مجلس نقیضه گو!

شعله های اختلاف ، خنده های انحراف
طعنه های پشت سر ، فتنه های پیش رو ..

هرچه نا به جا ، به جا ، حرف نا روا ، روا
بی خیال هرج و مرج ، بی خیال آبرو

هرکه بر خلاف ماست ، ضد انحراف ماست
در مرام ما رواست ، نقض آبروی او ..

ذره بین انتقام ، با زبان اتهام
شرح میدهد عجب ، نکته های مو به مو

دارد این مسیر تار ، این قطار بی مهار
می رود کدام سمت ، می رود کدام سو

از میان نام ها ، نام شعر تازه را
اینچنین کنم سوا ؛ جنبش بگو مگو!

منبع: صراط نیوز

ـــــــــــــــــــــ

ای که زدی زیرآبمو به جای من مدیر شدی

نیروی تحت امر من! موش بودی حالا شیر شدی

بزدل پاچه خار من!چی شد یهو دلیر شدی؟

بگم چه‌جور مدیر شدی‌ای بی‌سواد بی‌جنم؟!


همه می‌گن: بگو بگو! چی کار کنم؟ بگم؟ بگم؟


می‌خوای منو افشا کنی؟نامه بدی علیه من؟!

لب وا کنم لبوت کنم؟ دشمن خونی ‌وطن!

از فامیلای طاغوتیت شروع کنم عجالتا؟

بگم عموت همسایه بود با «اسدالله علم»؟


همه می‌گن: بگو بگو! چی کار کنم؟ بگم؟ بگم؟


قصه عقدت رو بگم یا قصه جدایی‌تو؟

دربیارم رو بکنم تخلفات دایی‌تو؟

افشا کنم تجدیدای سوم ابتدایی‌تو؟

دکتر قلابی! حالا، به جای بنده دادی لم!


همه می‌گن: بگو بگو! چی کار کنم؟ بگم؟ بگم؟


«اول آشناییمون یادم میاد، یادم میاد!

گفتی به من دوسم داری خیلی زیاد، خیلی زیاد!»

اما حالا صب تا غروب می‌کنی از من انتقاد

بگم کیا علیه من دادن به دست تو قلم؟


همه می‌گن: بگو بگو! چی کار کنم؟ بگم؟ بگم؟


حالا توی مصاحبه هی ایراد از من می‌گیری؟

از هیات مدیره‌ها بگم ماهی چن می‌گیری؟

بگم دور از چشم عیال چه جور میری زن می‌گیری؟

یه آدرسی رو رو کنم، سه سوت بریزمت به هم؟


همه می‌گن: بگو بگو! چی کار کنم؟ بگم؟ بگم؟


بگم داییت تو زیرزمین چه‌چیزی انبار می‌کنه؟

بگم عموی مادرت چی‌کار تو بازار می‌کنه؟

بگم داداشِ وسطیت شبا کجا کار می‌کنه؟

خب نظر خودت چیه؟ بگم آقای محترم؟!


همه می‌گن: بگو بگو! چی کار کنم؟ بگم؟ بگم؟


فساد مالی تو رو با رقم و عدد می‌گم

من اگه حرفی می‌زنم، با مدرک و سند می‌گم

مو لای درزش نمیره با فیلم مستند می‌گم

عالم و آدم میدونن در نمیارم از خودم!


همه می‌گن: بگو بگو! چی کار کنم؟ بگم؟ بگم؟

شاعر:سعید سلیمان‌پور

منبع: صراط نیوز
text/html 2013-02-13T06:24:23+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح http://chopponoon.mihanblog.com/post/1692

انا لله و انا الیه راجعون

با نهایت تأسف و تأثر درگذشت مرحومه مغفوره فاطمه مراد ( همسر مرحوم امیرقلی ثابتی و خواهر حسینعلی مراد ) را به اطلاع شما دوستان می رسانیم. ان شاءالله خدا ایشان را رحمت کند و به بازماندگانشان صبر عطا فرماید.

« این مصیبت وارده را خدمت اهالی محترم چوپانان و خانواده ایشان تسلیت عرض می نماییم. »

منبع: خبرگزاری چوپانان text/html 2013-02-13T01:39:59+01:00 chopponoon.mihanblog.com ذبیح http://chopponoon.mihanblog.com/post/1683

در بدو تاسیس چوپانان تنها وسیله ای كه می توانست برای تهیه نان به ساكنین كمك كند آسیا دستی یا دستاس بود . دستاس از دو سنگ سخت و گرد تشكیل شده كه سنگ پائینی ثابت و سنگ بالایی متحرك بود در وسط سنگ پائینی میله ای ثابت نصب می شد و در وسط سنگ بالایی سوراخی تعبیه می گردید كه سنگ بالایی بر روی سنگ پائینی قرار می گرفت و در حاشیه سنگ بالایی دسته ای چوبی نصب می شد كه به وسیله انسان این سنگ به گردش در می آمد و انسان با دست دیگر غلات را به سوراخ وسط سنگ می ریخت و با سایش دوسنگ غلّه به آرد تبدیل می شد.

معمولاً در تمام منازل یك دستاس تعبیه می شد و جزء ضروریات زندگی بود. امّا اینكار بسیار سخت و مشكل بود و نیروی زیادی را به خود اختصاص می داد . به همین علت مالكین چوپانان به فكر ایجاد یك آسیاب آبی افتادند . اما به علت اینكه محل رو آمدن آب چوپانان تا مزارع كشاورزی فراز زیادی نداشت در احداث آسیاب مردد بودند با مطالعاتی كه انجام شد بالاخره تصمیم به احداث آسیاب آب نمودند .

آسیاب آبی

رکن اصلی آسیاب یک چرخ چوبی است که با نیروی آب می‎گردد. چَرْخاب (توربین آب) که به آن «پَره» هم می‎گویند، به سنگ رویی آسیا وصل است و آن را می‎گرداند. چرخاب محوری استوانه‎ای دارد که در یک سر آن نوکی فلزی و بر سر دیگرش میله‎ای آهنی فرو شده و پرّه‎هایی به سطح دور آن وصل است. چرخاب را به دو صورت افقی یا عمودی درگذر آب قرار می‎دهند. چرخاب افقی محوری قائم دارد که پرّه‎ها به‎طور افقی در شکافهای مایل روی آن فرو رفته و محکم شده است. این چرخاب زیر سنگهای آسیا کار گذاشته می‎شود. طرز قرار گرفتن چرخاب زیر سنگهای آسیا کار گذاشته می‎شود. طرز قرار گرفتن چرخاب چنین است که نوک فلزی سر پایین محور در سوراخ سنگی که بر کف آب قرار داده شده. فرو می‎رود و میلة آهنی سر بالای آن از میان سنگ ثابت زیرین آسیا می‎گذرد و در گلوی سنگ گَردان آسیا محکم می‎شود. چرخاب قائم که محوری افقی دارد معمولاً در کنار سنگهای آسیا کار گذاشته می‎شود. یک سر محور این چرخاب در سوراخی در دیوار قرار می‎گیرد و سر دیگرش با یک چرخ‎دندة چوبی به محور عمودی زیر سنگهای‌آسیامتصل‌می‎شود.
از قدیم 3 گونه آسیای آبْگَرد در ایران معمول بوده است. این آسیابها را آسیاب تنوره‎ای یا پَرّی، آسیاب ناوی یا ناودانه، وآسیاب‌چرخی‌یا‌شیبی‌می‎نامیدند.
آسیاب تنوره‎ای


مدل آسیاب چوپانان تنوره ای بود

آسیاب تنوره‎ای، آسیابی است که چرخاب آن با فشار نیروی ابی که در تنوره یا چال انباشته می‎شود، می‎چرخد. تنوره را به شکل قیف در زمین کنار آسیاکده می‎سازند. دهانة تنوره آسیا چوپانان به قطر 1.5 تا 2 متر، همتراز با سطح زمین و بام آسیاخانه، و بُن آن به قطر 5/ متر پایین‎تر از کف آسیاخانه، و گودی آن معمولاً از 3 تا 5/3 متر، بود. در بن تنوره یا انتهای دیوارة آن سوراخی بود که به آبراهی شیب‎دار، که رفته‎رفته تنگ‎تر می‎شد، میپیوست. آب انباشته شده در تنوره با فشار زیاد از این آبراه، که در زیرزمین و معمولاً با گُنْگ یا تنبوشه (لوله‎های سفالین) ساخته می‎شد، می‎گذشت و به پرّه‎های چرخاب می‎خورد و آن را می‎گرداند. آسیابهای تنوره‎ای بیشتر در جاهای کم‎آب ساخته می‎شده و با آب قنات و چشمه به گردش درمی‎آمده است،

محل احداث آسیاب آب چوپانان در عرض خیابان اصلی روبروی كوچه تنگو یعنی بالای خانه میرزا قرار گرفت یعنی در واقع در محل مظهر قنات ،تنوره احداث شده بود كه روی تنوره گنبدی كوچكی احداث شده بود و آب قنات بداخل آن هدایت می شد . معمولا میزان ورودی آب باید از میزان خروجی آب در تنوره كمی بیشتر باشد به همین علت مقدار كمی آب از تنوره سرریز می كرد كه در جایگاه كوچكی در كناره تنوره جهت مصرف اهالی بالای چوپانان اختصاص یافته بود از كنار تنوره تا پیاده رو سمت دیگر خیابان كه فكر می كنم جلو منزل آقاِ مالكی است عرض خیابان به عمق

3تا 4 متر و به عرض 3 متر گودالی حفر شده و با ملات آهك و آجر سالنی با طاقهای كوچك گنبدی احداث شده بود كه به وسیله پلكانی در جلو منزل آقای مالكی اتناقكی كه درگاه آسیاب بود به بیرون راه داشت .

بیشتر آب چوپانان وارد تنوره می شد و بعد از به حركت در آوردن آسیاب به وسیله كاریزی آب به قسمت پائین چوپانان هدایت می سد و دومرتبه در جلو خانه حسین عسكری آب از چشمه ای ظاهر می شد و بخشی از مردم آب مصرفی خود را از این چشمه برداشت می نمودند.

آسیابان های چوپانان

اگر اطلاعات من صحیح باشد قدیمی ترین آسیابان چوپانان علی آسیابون بوده است كه متاسفانه من شناخت نسبت به آن بزرگوار ندارم.

خاطرات من از حسن آسیابون

دومین آسیابان چوپانان حسن آسیابون نام داشت كه از اهالی مهاجر از گرمه بود و به حسن بشیر شهرت داشت من حسن بشیر را بیشتر با خاطرات خاصی به خاطر می آورم كه ذكر آن خارج از لطف نیست .حسن بشیر چپق می كشید و پك های عمیقی به چپق می زده كه من بارها اورا در حال چپق كشیدن تماشا كرده بودم . دومین خاطره من از حسن آسیابون این بود كه اولین همسر ایشان كه همشهری او و از اهالی گرمه بود در هنگام زایمان دچار مشكل شد و به رحمت خدا پیوست و بچه های كوچكش را یتیم كرد من در آن دوران در دبستان ستوده درس می خواندم و احساس ترحم شدیدی نسبت به همكلاسیم مرحوم حسین بشیر احساس می كردم كه مادرش را از دست داده بود . حسن بشیر بعد از مدتی همسر دومی اختیار كرد همسر دوم او نیز هنگام زایمان اولش دچار مشكل شد و به رحمت ایزدی پیوست و حسن همسر سوم خود را اختیار كرد كه خوشبختانه همسر سوم او در سلامت ،فكر می كنم در قید حیات باشند.

بیچاره آبگوشت

خاطره سوم من این است كه در سال 1345 در ایرا ن سرشماری عمومی انجام پذیرفت و مامور سرشماری در چوپانان آقای میرزابیكی از معلمین چوپانان بود هنگامی كه او حسن بشیر را سرشماری می كردئ من در كنار آنها ایستاده بودم و به سوالات او و پاسخها گوش می دادم آقای میرزابیكی از حسن بشیر پرسید شما معمولا چی می خورید؟ و حسن پاسخ داد ماست كشك شیره تخم مرغ آش ارزن بیچاره آبگوشت كه در اینجا آقای میرزابیكی خندید و گفت بیچاره آبگوشت چه نوع غذایی است ؟ كه حسن بشیر دستور پخت بیچاره آبگوشت را به شرح زیر بیان كرد .

در قلیف مقداری چغندر و عدس می ریزیم و بار می گذاریم تا بپزد و بعد از پخته شدن چند قاشق روغن و گرمی و چند تكه ترف در آن می ریزیم و بعد در كاسه ای نان ریز می كنیم و این آبگوشت بدون كوشت را روی آن می ریزیم و می خوریم

سومین آسیابان مرحوم علی پركاس بود كه مدت آسیابانی او خیلی كم بود و تقریبا عمر آسیاب آب به پایان رسید

شنیده ام كه مرحوم عباس عظیمی برای احداث آسیاب باد اقداماتی كرده بود ولی هیچگاه آسیاب باد او در چوپانان مشغول به كار نشد

آسیاب های موتوری

اما چون آسیاب آب جوابگوی مردم چوپانان نبود متاسفانه من میزان كارآیی آسیاب آب چوپانان را نمی دانم.مالكین چوپانان به فكر یك دستگاه آسیاب موتوری افتادند و یكدستگاه آسیاب موتوری خریداری كرده و در كنار باغ ملی آسیاب آب را احداث كردند هنوز چند ماهی از تاسیس آسیاب موتوری به آسیابانی حسن بشیر نگذشته بود كه مرحوم حاج مندلی رادیو در منزل خودش دومین آسیاب را احداث كرد و رقابت شدیدی بین او و آسیاب مالكان در گرفت و بعد از مدتی سومین آسیاب توسط مرحوم حمزه مشتاقی احداث گردید و رقابت شغل آسیابانی در چوپانان خیلی داغ شد تا اینكه یك روز در موتور یكی از آسیا ها شكر ریختند و رقابت تبدیل به یك رقابت ناسالم گردید به هر حال آسیاب میانه بعد از چندین سال فعالین به علت فرسایش تعطیل شد و آسیاب مندلی رادید و حمزه نیز با مرگ این بزرگواران تعطیل گردید و در این اواخر علی اسكندری آسیاب برقی خود را احداث كرد اما با ورود سهمیه آرد به چوپانان دیگر فقط چرخ یك آسیا در چوپانان به زحمت به چرخش می افتاد.

پایان كار آسیاب آب چوپانان

بعد از احداث آسیاها موتوری ، و تعطیل شدن آسیاب آبی ساختمان آسیاب چند سالی به صورت مخروبه بود و در این زمان صنعت

كامیونداری رواج یافته بود و چون كامیون ها باید از پشت بام آسیا رد می شدند خطر سقوط سقف وجود داشت به همین علت چند نفر كامیوندار رضایت مالكان را برای تخریب آسیا بدست آوردند و با تخریب سقف آسیا و پر كردن گودال آن پرونده آسیاب آب بسته شد.

منبع :http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?avaid=213

اگر همشریان عزیز مرا در تكمیل این اطلاعات یاری كنند بسیار مسرور خواهم شد.


منبع: چوپانان آباد

هیچ نظری موجود نیست: